فرهاد توحیدی: هیچ وقت سودای بازی و کارگردانی نداشتم
به گزارش مجله فضای وب، تهران (پانا) - فرهاد توحیدی فیلمنامه نویس شناخته شده سینمای ایران در برنامه تاریخ شفاهی موزه سینما به ذکر خاطرات و چگونگی حضورش در سینما پرداخت.
به مناسبت روز ملی سینما و در ادامه سلسله نشست های تاریخ شفاهی، موزه سینمای ایران طی یک هفته هر روز گفتگوی تفضیلی با یکی از عوامل تاثیرگذار سینمای ایران را منتشر می نماید. امروز 22 شهریورماه ناگفته های فرهاد توحیدی از فیلمنامه نویسان پیشکسوت سینمای ایران را می خوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، فرهاد توحیدی با اشاره به اینکه در شهر فرهنگ و تمدن متولد شده است، گفت: شهر رشت این روزها به اسم یکی از شهرهای خلاق در یونسکو ثبت شده است و من به خودم می بالم که در این شهر به جهان آمدم. در سال 55 وارد دانشگاه شدم و اولین گام های حرفه ای شدن را همزمان با تحصیلات دانشگاهی برداشته ام.
وی با بیان اینکه فیلمنامه مرد عوضی را در سال 75 نوشته است، شرح داد: ایده اولیه این فیلمنامه از خبر روزنامه همشهری گرفته شده که در صفحه پزشکی اش نوشته بود بانک مغز آمریکا با کمبود مغز موجه شده است با خواندن این مطلب مانند کارتن ها که بالای سرشان علامت سوالی ایجاد می گردد چراغی بالای سرم روشن شد .
توحیدی درباره کمال تبریزی و مرضیه برومند که بیشترین همکاری را با آنها داشته است، شرح داد: فیلمنامه نویس مستقل که خود قصد کارگردانی ندارد شرط بقایش در سینما این است که با کارگردان هایی کار کند که اعتقاد به کارکردن بر روی فیلمنامه دیگران دارند. کمال تبریزی جز آن دسته از کارگردان هایی است که فیلمنامه نمی نویسد بنابراین می توان راحت با او کار کرد. بعضی کارگردان ها هستند که فیلمنامه می نویسند و فیلمنامه را هم خوب می فهمند؛ با آنها هم می توان کار کرد مانند همایون اسعدیان، مانی حقیقی، مرضیه برومند این ها علاوه بر اینکه دست به قلم هستند، فیلمنامه را هم خوب می فهمند.
وی گفت: همکاری با کمال تبریزی همواره برایم مجذوب نماینده بوده و لذت بردم اما کار با مرضیه برومند کمی سخت تر زیرا او با نویسندگان سخت کار می نماید اما به خاطر رفاقت و دوستی که به طور متقابل وجود داشت من توانستم به خوبی با او کار کنم. چند سریال از جمله شهر موش ها را باهم کار کردیم. دعوا کردیم، بحث داشتیم اما همکاری خوبی داشتیم. مرضیه برومند از سینما تلقی خاصی دارد که البته در کار خودش استاد است.
وی ادامه داد: خیلی ها به من می گویند که چرا کارگردانی نمی کنم و پاسخ من این است که هر فردی باید توانایی ها و مزیت های خود را بشناسد. من هیچ وقت سودای بازی و کارگردانی نداشتم و این گوشه را عمیقا دوست دارم. نوشتن برای من تنها امر معیشت نیست بلکه عشق، دغدغه و لذت است و هیچ چیزی به مقدار اینکار به من لذت نمی دهد و خلوت خودم را به هر چیز دیگری ترجیح می دهم.
توحیدی درباره زنده یاد عباس کیارستمی هم گفت: همواره به عباس کیارستمی به اسم یک استاد نگاه کردم و دوبار در سفر خارجی از جمله جشنواره فیلم کن باهم همسفر بودیم و در دوره خانه سینما زمانیکه می خواستیم اولین آکادمی را تشکیل دهیم تلاش کردیم تا او ریاست آنرا قبول کند.
وی گفت: من زمانی با او آشنا شدم که هنرمند جا افتاده و شکل گرفته ای شده بود و تجربیات بزرگی را پشت سر گذاشته بود و مهمترین فیلم داستانی خود به نام گزارش را ساخته بود و بعد از انقلاب هم همچنان فیلم های مهمی همانند خانه دوست کجاست را ساخت. کیارستمی برای خود جریم و ساحتی داشت و سبک جدیدی را آغاز نموده بود که با روحیه جستجوگر و تجربه گرای او نزدیکی بیشتری داشت .
توحیدی شرح داد: من از یک سنتی می آمدم که تصورم این بود که خادم صنعت سینما هستم زیرا همواره سینما را در وجه صنعتی آن دوست داشتم و تصورم این است راستا سینمای ملی در کشور ما از راستا داستان گویی می گذرد و ما هنوز این راستا را در سینمای ایران با کمال طی ننموده ایم . امروز اگر سینمای اصغر فرهادی صاحب اقبال است به این علت است که او قصه را به خوبی تعریف می نماید و از این جهت طبع قصه دوست تماشاگر ایرانی را برمی انگیزد.
وی درباره توصیه اش به جوانان علاقمند به بازیگری و سینما بیان داشت: همواره به جوانانی که در آکادمی های آزاد و دانشگاه با آنها در ارتباط هستم می گویم. هر فردی باید کاری را انتخاب کند که آن کار به او لذت بدهد. کار باید مانند بازی باشد. همانطور که می دانید بچه ها بازی را دوست دارند و اگر به آنها کاری نداشته باشیم 24 ساعت بازی می نمایند و اگر به کاری آنها را مجبور کنیم ممانعت می نمایند و دوباره سراغ بازی می فرایند زیرا غایت بازی چیزی جز لذت نیست. کارهم به همین شکل است یعنی اگر لذنبخش باشد همه 24 ساعت را فدای کار می کنیم بنابراین توصیه می کنم کاری که به آنها لذت نمی دهد و با اجبار به آن می پردازند را رها نمایند زیرا در آن پیروز نمی شوند . ممکن است از نظر مالی پیروز شوند اما همه زندگی اقتصاد نیست و رضایت امری درونی است . شادمانگی در حوزه ای بدست می آید که به ما لذت ببخشد بنابراین اگر این لذت را در بازیگری احساس می نمایند به سمت آن بفرایند اما به سودای چیزی سراغ کاری نفرایند یعنی سودای مشهورشدن و پول درآورن به هیچ وجه پایدار نیست.
یادآور می گردد، موزه سینمای ایران به اسم مجموعه ای فرهنگی و تاریخی که روایتگر سیر تاریخ و تحولات سینمای ایران است خود را موظف می داند نظرات و دیدگاه های سینماگران و بازیگران باتجربه و پیشکسوت را جمع آوری نموده تا نسل های آینده با نگاه و راستا زندگی حرفه ای و نحوه خلق وشکل گیری آثار هنرمندان و صاحب نظران هنر سینما آشنا شوند.
منبع: خبرگزاری پانا